هزار و نهصدویکمین فکر از فکرهای دیگرم

ساخت وبلاگ

توی هزار و نهصدو یکمین فکرم به تنها گزینه کتابخوانیم فکر میکنم به خودم میگم کتاب صوتی گوش کن و سعی میکنم دوباره شنیدن کتاب رو شروع کنم یه داستان بنام آینه مرد مرده از سری داستان های پوارو برای دست گرمی انتخاب میکنم و هندزفری در گوش شروع به شنیدن میکنم یکساعت و چهل و شش دقیقه بد نبود 

توی هزارو نهصد و یکمین فکرم به این فکر میکنم  که از مسوولیت خونه خسته شدم از مرد بودن کنار زن بودن از قاتی شدن همه چی راستش نقش مردونه خودمو اصلا دوست ندارم به خودم میگم کاش با یه مرد پولدار ازدواج میکردم که بار سنگین مالی رو از رو دوشم بردارم ولی کفه ترازو به سمت ازدواج نکردن سنگینه من ازازدواج  متنفرم  در ضمن این بخش از فکرم کمی احمقانه است به خودم میگم چون فشار زیادی رو داری تحمل میکنی به این گزینه احمقانه فکر میکنی مرد پولدار... ازدواج ... فرار از فشار

به نظرم فکر کردن به یه گنج بهتر از این گزینه است

تو هزار و نهصدو یکمین فکرم به این فکر میکنم که من دانش اموزام رو خیلی دوست دارم همه دلخوشی من چهار پنج ساعت تدریس علومه هرچند علوم درس سنگینیه ولی با تمام وجود دوستش دارم

تو هزار و نهصدو یکمین فکرم یه لیست خرید هم وجود داره که به میزان حقوق این ماه بستگی داره تعمیر کابینت زیر سینک تعویض عینک خرید لباسشوویی  که هنوز این لیست تکمیل نشده

و در نهایت بعد از این همه فکر کتاب صوتی دیگری انتخاب میکنم و برای جلوگیری از طغیان افکارم گوش میکنم

موافقین۰مخالفین۰۰۲/۰۷/۳۰

خورشید جاودان

من خودم را همانطور که هستم دوست دارم وتایید میکنم...
ما را در سایت من خودم را همانطور که هستم دوست دارم وتایید میکنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tangochandnafare0 بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1402 ساعت: 19:20